به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، کرسی ترویجی بررسی نظریه متکلمین درباره خلقت از عدم با حضور جمعی از اساتید و طلاب حوزه های علمیه به همت انجمن کلام اسلامی در دبیرخانه انجمن های علمی حوزه علمیه قم برگزار شد، اساتیدی همچون حجج اسلام والمسلمین محمد حسن قدردان قراملکی، رسول رضوی و رضا برنجکار به نقد و بررسی این نظریه پرداختند.
حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی نظریه پرداز، نظر متکلمین درباره خلقت از عدم که با تالیف کتابی به نام راز خلقت این نظریه را تبیین کرده، در ابتدای این جلسه با اشاره به اینکه مسئله مورد بحث پیش از تبیین در کتاب مذکور این نظریه را در انجمن کلام مطرح نمودم و حجت الاسلام والسمین فیاضی و حجت الاسلام والمسلمین رمضانی در این مورد به نقد و بررسی پرداختند و متن مشروح بیانات این بزرگواران در کتاب راز خلقت آمده است.
وی افزود برخی از متکلمین می گویند جهان حادث بوده و مسبوق به عدم است. لذا اراده خدا به خلق موجوادت ایجاد شد و جهان خلق شد. متکلمین در این زمینه می گویند خداوند متعال قادر مطلقی است که جهان را از کتم عدم خلق نموده است. حال بحث این است که یکی از ابهامات موجود خلقت از عدم است و بحث دیگر امکان پذیرفتن این نظریه است. پس نسبت دادن این نظریه به متکلمین و امکان این امر دو بحث مورد نظر است.
حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی با پرداختن به نظریات متکلمین اسلامی در این زمینه گفت: غزالی ذیل یکی از آیات قرآن کریم می گوید باید دانسته بشود که خداوند جهان را از کتم عدم خلق نموده است.
وی افزود: در تفسیر تبیان نیز چنین عباراتی زیادی دیده می شود که خداوند جهان را از عدم خارج کرد. شیخ صدوق هم میفرماید چگونگی خلق را نمی توانیم درک کنیم اما خلقت از عدم به وجود بوده، تفتازانی هم می گوید شروع خلقت از عدم بوده است. لذا این نظریه را می توان به متکلمان نسبت داد.
این محقق با اشاره به نظریه فلاسفه و عرفا در زمینه خلقت گفت: فلاسفه می گویند جهان صادر از علت تامه خداوند است و نمی گویند جهان از عدم خلق شده و عرفا نیز می گویند جهان تجلی الهی است، بنده ناقد نظریه متکلمان هستم و البته در پی دفاع از نظریات فلاسفه و عرفا نیستم.
حجت الاسلام و المسلمین قدردان قرامکلی گفت: در پرداخت به مسئله امکان چنین خلقتی، اگر بگوییم از عدم خلقتی صورت گرفته ابتدا باید تصور کنیم که عدمی وجود داشته که قابل تصور نیست.
وی افزود: نمی شود گفت خدا بود و لاغیر و جهان را از لاغیر خلق کرد. آیا می شود تصور کرد که خدایی بود و عدمی هم وجود داشته است؟ در حالی که ما معتقدیم وجود خداوند مطلق است و نمی شود نقطه ای یافت که خالی از خدا باشد.
حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی گفت: بنابراین ناقلین این نظریه باید بگویند منظورشان از عدم چیست و سوال دیگری که باید پاسخ بدهند نحوه خلقت جهان از عدم است، آیا چنین مسئله ای قابل تصور است که عدم تبدیل به وجود گردد و اگر این تناقض نیست پس چیست؟
وی افزود: آیا خداوند وجود جهان را واجد بود یا فاقد بود؟ اگر واجد باشد می گوییم از ابتدا نور خلقت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام را واجد بوده و سپس آن را نازل کرده، اما اگر فاقد باشد، اصولا فاقد شی نمی تواند واجد شی بشود.
حجت الاسلام و المسلمین قراملکی گفت: اشکال دیگر این است که اگر ما خلقت جهان را پذیرفتیم، نسبت بین خدا و مخلوقی که از عدم خلق شده و متباین با وجود خداست و علقه تکوینی بین خالق و مخلوق نیست چگونه ممکن است تصرف در آن داشته باشد؟
وی افزود:اگر بگوییم خداوند از عدم خلق را صورت داده است فاعلیت خداوند متعال را زیر سوال برده ایم. اصل علیت و خالقیت نیز زیر سوال می رود.
در ادامه این جلسه حجت الاسلام والمسلمین رسول رضوی عضو انجمن کلام اسلامی با اشاره به اینکه این نظریه پیش از این بارها مطرح شده گفت: حجت الاسلام والمسلمین قدردان قراملکی در تالیفات خود همه سعیشان را متوجه پیشرفت علم کلام کرده اند و اگر نقدی صورت می گیرد برای کمک به این زحمات است.
وی با اشاره به تغییراتی که در طول تاریخ در انتصاب لفظ متکلم وجگد داشته است گفت: اصطلاح متکلم در قرن ابتدای اسلامی به افرادی داده می شد که حتی گاهی تحت تاثیر متکلمین مسیحی بودند و نماد آنها قدریه بودند. در قرن دوم نیز معتزله نماد متکلمین بودند و از اواخر قرن پنجم که مدارس نظامیه تاسیس شد و مکتب اشعریه رواج یافت که در این دوره اشاعره نماد متکلمان بودند.
وی افزود: در دوره اول متکلمان رقبایی از جمله محدثین و فقها داشتند. در دوره دوم فلاسفه نیز به صف رقبا اضافه شدند و در دوره سوم فقها و محدثین به حاشیه رانده می شوند و رقابت اصلی بین فلاسفه و متکلمان اشاعره آغاز می شود که تا قرن هشتم نیز ادامه داشته است. تا اینکه دوره ظهور خواجه نصیرالدین طوسی آغاز می شود و دوگانه متکلم و فیلسوف با ورود ایشان به اتمام می رسد و ما دیگر فیلسوف مطلق و متکلم مطلق نداشته ایم تا این سالهای اخیر که تلاشی برای فصل بین این دو انجام شده است.
حجت الاسلام و المسلمین رضوی گفت: اگر دقت کافی صورت بگیرد نباید در بکار بردن الفاظ خلط صورت بگیرد و باید بدانیم خلقت از عدم با خروج از عدم تفاوت دارد. در انتصاب این نظریه به متکلمان نیز دیده می شود که غیر از متکلمان، محدثان و برخی از فلاسفه مانند فارابی، ابن میمون، محقق سبزواری و چندین فیلسوف دیگر و همچنین عرفایی مانند جامی و ابن عربی از این خلقت از عدم صحبت کرده اند اما این صحبت کردن همیشه گذرا بوده است.
وی افزود: لذا این اصطلاح در زمان گذشته شیوعی نداشته و فقط در دوره معاصر برای پاسخ به مادی گرا ها ورود جدی به این مباحث صورت گرفته است.
حجت الاسلام و المسلمین برنجکار افزود: تعبیر خلق من لا شی و من العدم هم از متکلمین صادر شده و هم از فلاسفه اما در این کتاب تعبیر اول به فلاسفه و تعبیر دوم به متکلمین نسبت داده شده است که جای بازبینی دارد.
در ادامه این جلسه حجت الاسلام والمسلمین برنجکار استاد دانشگاه تهران با اشاره به دو اشکال اساسی که نظرات حجت الاسلام والمسلمین قراملکی وجود دارد این است که اولا دیدگاه هیچ گروهی از متکلمین و یا عرفا و فلاسفه به درستی تقریر نشده است.
وی افزود: باید دانست که از بین نظریات این سه گروه فقط یکی از آنها را می شود پذیرفت چون کاملا با هم تفاوت و تناقض دارند.
حجت الاسلام و المسلمین برنجکار گفت: در باب اینکه خلقت از عدم صورت گرفته است تقریر درستی صورت نگرفت و هیچکس معتقد نیست که خلقت از عدم صورت بگیرد و خروج از عدم به وجود که گذشتگان مطرح می کردند اصلا این موردی نیست که حجت الاسلام والمسلمین قراملکی مطرح کرده اند.
وی افزود: فلاسفه تصریح می کنند خلقت "من شی" بوده است نه "لا شی" و عجیب است که حجت الاسلام والمسلمین قراملکی خلقت "لا شی" را به فلاسفه نسبت داده اند.
حجت الاسلام و المسلمین برنجکار با اشاره به تقریرات از خلقت گفت: دیدگاهی که افلاطون مطرح می کند جهان از ماده ازلی بی علت ساخته شده است. دیدگاه فلوطین و فلاسفه اسلامی این است که جهان از خدا صادر شده است. چون صدور نیازمند کم شدن است و ما معتقدیم چیزی از خدا کم نشده است و اجتماع نقیضین است که صدوری صورت بگیرد و کم شدنی در پی نداشته باشد.
وی افزود: دیدگاه عرفا هم این است که اصلا خلقتی نیست و تجلیات است. پس کثرت و وجود اشیا در جهان را چگونه باید پذیرفت؟ لذا این دیدگاه هم غلط است.
حجت الاسلام و المسلمین برنجکار گفت: لذا تنها گزینه ای که باقی می ماند خلقت "لا من شی" است و حجت الاسلام والمسلمین قراملکی می گویند نمی شود تصور کرد. اینکه نمی شود تصور کرد به دلیل اشتباه در مصداق است.
در ادامه جلسه حجت الاسلام والمسلمین قدردان قراملکی در بخش دوم دفاع از نظریه خود گفت: بحث ما مسئله محور بوده است و در این بین فرقی میان قرون گذشته ندارد و ما نگاهی به تاریخ نداشتیم و مسئله را مورد بررسی قرار دادیم.
وی افزود: انتظار من از اساتید گرامی این است که وقتی می گویند اخراج من العدم و لا من شی، این مباحث را توضیح دهند.
حجت الاسلام و المسلمین قراملکی گفت: اشکال حجت الاسلام والمسلمین رضوی این بود که تعابیر خروج من لا شی و دیگر تعابیر را نباید با خلقت از عدم خلط کرد در حالی که منظور از همه این ها یک چیز است.
حجت الاسلام و المسلمین قراملکی در پاسخ به اشکال حجت الاسلام و المسلمین برنجکار نیز گفت: باید عبارت لا من شی را درست تبیین کنند. لا من شی یا وجود است و یا عدم، اگر عدم باشد که فاقد شی، معطی شی نمی شود و اگر واجد باشد که تحصیل حاصل است و در هر دو مورد اشکال وجود دارد.
وی افزود: در مورد کم شدن در صورت صدور هم گفتار حجت الاسلام والمسلمین برنجکار درست نیست و بطگر مثال وقتی من سخنرانی می کنم و چیزی از من صادر می شود، در عین حال هیچ چیزی از من کم نمی شود.
حجت الاسلام و المسلمین رضوی در بخش دوم نقد خود با اشاره به شواهد تاریخی موجود گفت: از هر گروه تعدادی هستند که بحث خلقت از عدم را مطرح کرده اند، لذا نباید عنوان جلسه صرفا بررسی نظریه متکلمین در این زمینه می بود.
وی افزود: در آیات و روایات ما منظور از خلقت، ابداع برشمرده شده، احساس من این است که حجت الاسلام والمسلمین قراملکی خداوند متعال را مکان مند تصور می کنند، در مورد اینکه فاقد شی معطی شی نمی تواند باشد، بعد از اعطای شی چه اتفاقی رخ می دهد.
حجت الاسلام و المسلمین برنجکار نیز در بخش دوم بحث خود با خواندن عبارتی از مرحوم آیت محمدتقی آملی گفت: منظور متکلمین از خلقت از عدم این است که جهان مسبوق به عدم است، اما این عدم دو تاست که یکی مجامع است یعنی هم وجود دارد و هم عدم دارد و این تعبیر مورد قبول نیست.
سپس مرحوم آملی می فرماید این بحث از ضروریات دین است و حتی پیروان سایر ادیان نیز این بحث را قبول دارند.
وی افزود: اکثر متکلمین و فلاسفه مسلمان و مسیحی و یهودی در بحث حدوث و قدم مطالبی مطرح می کنند که جدلی الطرفین است، اما چون دین گفته است خلقت من العدم، در بین فلاسفه اسلامی نیز این مورد بیشتر پذیرفته شده است.
حجت الاسلام و المسلمین برنجکار گفت:برخی مانند آیت الله مصباح یزدی ادله دو طرف را رد می کنند و می گویند وقتی ادله عقلی نداریم باید به نقل رجوع کنیم. برخی نیز هر دو را ممکن می دانند و بعد با مراجعه به نصوص دینی خلقت من العدم را می پذیرند.